آرامش و توفان

by | آگوست 22, 2017 | آیه های منسوخ

هم‌وطن، هم‌وطنم، هم‌وطنا!
با تو بی‌پرده بگویم سخنا
گوش نزدیک بیاور به منا
هم‌وطن، هم‌وطنم، هم‌وطنا!
ای تو چون خون من اندر بدنا!
منتظر باید ماند؟
و به یک معجزه دل بستن و خاموش نشستن تا کی
هم‌وطن!
من و تو باید کرد
رهی آزادگی ملت خود
آخر طی
هم‌وطن، هم‌وطنم، هم‌وطنا!
ای در این فاجعه هم سوگ منا!
هم‌وطن‌های دگر
همه روزان و شبان- غرق در پیکارند
هم‌وطن می‌طلبند – وقتی‌که می‌کارند
دشمنان می‌دروند – وقتی‌که می‌بارند
هم‌وطن، هم‌وطنم، هم‌وطنا!
ای تو شیر افگن و شمشیر زنا!
هم‌وطن‌های دگر چند برزمند بجای من و تو
جان به لب، سر به کف آخر ز برای من و تو
و من و تو خاموش
هم‌وطن، هم‌وطنم، هم‌وطنا!
چنگ انداز و به وحدت رسنا!
و ای تو و ای منا!
گر بیک آرامش قبل بر یک توفان
چون دو تا سوداگر بی‌تفاوت به زمان دل بندیم
ما اگر بر سر این خاک که نامش وطن ست
سر ندهیم
هم چو بیگانه، غریب و بی پاس
به خودی‌ها هستیم
ما مگر بی‌دستیم
کاین چنین بنشستیم؟
هم‌وطن، هم‌وطنم، هم‌وطنا!
ای تو آواره‌ی کوه و دمنا!
هم‌وطن، هم‌وطنم، هم‌وطنا!
ای که ببری همه در تاختنا!
روزگاری وطن ما، وطن مایان بود
روزگاری به تن ما جان بود
روزگاری است که ما بی‌وطنیم
مردگانی همه بی گور و همه بی کفنیم
هم‌وطن! بی‌وطنی، بی‌وطنم، بی‌وطنیم
….
سنگ، سنگ این خاک
یادگاری ست ز آزادگی ملت ما
برگ، برگ تاریخ
شاهد عظمت ما
هم‌وطن خیز بیا
به‌صف ملت آ
ملتت پابرجاست
تو به چشمان مجاهد بنگر
که چسان گنجه‌ی اسرار خداست
آیه‌ی “نصر و من الله و فتح قریب”
آیت ملت ماست

کابل- 1359