رکاب‌دار

by | ژانویه 24, 2023 | قهرمان این تراژدی منم

من به رکاب تو ستم، ای که سوار می‌روی
باز کنار من نشین، از چه کنار می‌روی ؟

با رخ همچو آفتاب در قدمت فتاده‌ام
از چه ز سایه خودت، پا به فرار می‌روی؟

من به هوای عشق تو، ترک دیار کرده‌ام
درد تو یار می‌کشم نا شده یار می‌روی؟

تا که همای دیگری باز به دامت افگنی
تیر نگه به کف زده، بهر شکار می‌روی

ای دل حرف نا شنو، این‌همه کوی او مرو
بین که به‌پای‌خود ز نو، بر سردار می‌روی

بازی عشق در کمین، شعله آن نگه ببین
خرمن آتش است این، در دل نار می‌روی

کابل – افغانستان