از ته پشتههای خاک
از تل آهن و سمنت
بیرون می آرند ، نیمهجان
نوزاد کوچک را
عروس تنها را
کودک گچ گرفته را ، از بمباران دیروز
با دستشکستهاش ، دوباره
در « الیپو»
…
عیسی مسیح !
به کدامین مناره
در کدامین روز ، فرود میآیی
اگر بالهایت ، زخم نبرداشته اند
در « الیپو » ؟
…
مگو ، مناره یی نیست
تا بر آن فرود آیم
روی شانههای من
که نوزادم
روی دستهای زن
که هنوز بوی عروسی میدهد
روی جای خالی کودک
که هنوز گرم است
روی پل آوارگی
روی دریای « اکسدس » ۱ ،
فرود آی
عیسی مسیح !
اگر بالهایت ، زخمی نشدهاند هنوز
در « الیپو »
…
نگاه کن ، با حیرت
چگونه بیرون میآزند ، اجساد نیمهجان را
از ته پشتههای خاک
از تل آهن و سمنت
مردان « سپید تا قین » ۲
در «الیپو »
…
عیسی مسیح !
به کدامین زمان فرود میآیی ، تو
به وعدهگاه
با کدامین صور ، میسرایی
پیام ات را
در« سور » سوریه
در « الیپو » ؟
لاس انجلس _ کلیفورنیا ۱۹ دسمبر۲۰۱۶