همه دیدند که ما آفتاب را دیدیم سر تسلیم در آن سرخی غروب نداشت و ما پای گل بتهی بنفش حینی که...
Kwidaa
از شب تا شب
by Kwidaa | ژانویه 3, 2018 | آیه های منسوخ
و شب، ادامهی شب بود و من روندهی شب به آسمان نظر کردم آسمان با من چقدر فاصله داشت؟ ستارهی پرسید...
شهرزاد
by Kwidaa | ژانویه 3, 2018 | آیه های منسوخ
با تو از رویش از تنفس برگ با تو از نبض خاک میگویم با تو از نطفه در تشنج گنگ با تو از دانه در...
در پای ضریح یاد!
by Kwidaa | دسامبر 3, 2017 | آیه های منسوخ
ترا یک روز دیدم من ز بعد سالهای رفته در گور فراموشی ز بعد روزها، آن روزها که آهسته میگفتی برایم...
و آب و آتش بود
by Kwidaa | دسامبر 3, 2017 | آیه های منسوخ
سیاهی از افق شرق آسمان میریخت سپیده در جهت غرب آن گریزان بود فضا، چو آتش بود ،زمین ناپیدا و آفتاب...
انتخاب
by Kwidaa | نوامبر 17, 2017 | آخرین سرود ها
از میان همه تختخوابهای دونفری "کویین" و "کینگ" "فول" را گزیدم یکی و نیمه انتخاب من نبود ... وسط...
خبر
by Kwidaa | نوامبر 17, 2017 | آخرین سرود ها
تک تک تک … پاره کرد سینه ی هوا را شلیک مرمی ها یکدو سه … بیستوشش قطره خون در محراب برابر چشمان...
عطر و شیشه
by Kwidaa | نوامبر 13, 2017 | آیه های منسوخ
ای چراغ هستیام ای نور نور ای جهانم بی تو تاریک هم چو گور باز از سودای تو سوداییام ای طبیب حاذق...