ای تمام هستی ام در دست تو ازچه گشتم این چنین پابست تو چونی بی من ای نخستین مرد من پُر شده پیمانه...
Kwidaa
غصهی کوچ
by Kwidaa | نوامبر 2, 2017 | آیه های منسوخ
تو میروی و غزل، غمگنانه میمیرد شکوه شعر به موج زمانه میمیرد تو میروی و حدیث سخن کی خواهد گفت ز...
کوچه و باد
by Kwidaa | نوامبر 2, 2017 | آیه های منسوخ
کوچه خاموش است بانگ پای عابران خسته در گوشش نمیپیچد قلب سنگ ره دگر آزرده از پایی نمیگردد کفشهای...
صلح
by Kwidaa | نوامبر 2, 2017 | آیه های منسوخ
جهانگرد آفتاب اکنون ز شهر ما سفرکرده ببال کاروان نور سفرها در افقهای دگر کرده منم در خانهام تنها...
سرآغاز
by Kwidaa | اکتبر 23, 2017 | آیه های منسوخ
و شعر آزادی را کسی نسرود و شعر آزادی سروده شد با نخستین عصیان در رهایی از زندان ابدی و شعر آزادی...
صلح و جنگ
by Kwidaa | اکتبر 23, 2017 | آیه های منسوخ
و کودک گفت جنگ که آغاز نگشته بود پایی داشتم برهنه اکنون، سری دارم بیسایه کودک دیگر گفت: جنگ که...
حجم پوسیده
by Kwidaa | اکتبر 23, 2017 | آیه های منسوخ
بازار، در سکوت عمیقی نشسته بود و اندک تماشاگران گیج بی تصمیم خریداران اشیای بیهودگی بودند. این،...
مرگ ماه
by Kwidaa | اکتبر 23, 2017 | آیه های منسوخ
در تمام طول سفر صدای سرعت موتر بود که از کنار تو رد میشد و وهم گنگ ترا میبرد با خود بروی جادهی...